جمارانی که با امام نیست!
امام کی و کجا درباره بازرگان اعتراف کردهاند که نویسندهی بیاطلاع چنین نتیجهای گرفته است که باید بهتر با او برخورد میشد؟ آخرین حرفی که امام درباره بازرگان گفتهاند در نامه عتاب آلود شش فرودین 68 به منتظری است که او را شایستهی رهبری ندانستند. حضرت امام در آنجا مینویسند:"والله قسم، من با نخست وزیرى بازرگان مخالف بودم ولى او را هم آدم خوبى مىدانستم"
محمد حسینزاده:
سایت جماران وابسته به سید حسن خمینی و کانال تلگرامی آن این روزها راهی در پیش گرفته است بر خلاف مشی امام و راه امام. البته متاسفانه باید اذعان کرد این حرکت مخالف با مشی سیاسی- دینی امام سالهاست که در مجموعههای نزدیک به بیت امام راحل نشانههایی دارد ولی جای صد افسوس که در ایام سالگرد امام، این مجموعه اقدام به القای نظرات و تمایلات سیاسی خود تحت نام مجموعه وابسته به امام میکند.
موضوعات مناقشه که عمدتا از تفاوت مبانی نظری دستاندرکاران مجموعه جماران با حضرت امام ناشی میشود در مواقعی بیشتر به تسویه حساب با امام شباهت دارد تا مجموعهای برای نشر تفکر آن بزرگمرد قرن.
خطری که چند سالی است رهبر انقلاب هشدار میدهند که دستهایی در صدد تحریف امام هستند و میخواهند از امام چهرهای سازشکار و ذلیل و بیاراده به تصویر بکشند را میتوان در بعضی از رسانهها و اظهارنظرهای سیاسیون کشف کرد و از آن جمله است محتوایی که جماران نشر میدهد و از آنجمله یادداشتی به قلم داوود سلیمانی با نام "من جای خالی او را امروز نیز به شدت احساس میکنم... "
نویسنده در این یادداشت میگوید:"در برخورد با برخی از نیروهای سیاسی و یا رفتارهای انقلابیون اول انقلاب میشد به دور از فضا و جو انقلابی تصمیمات بهتری گرفت و شاید اعتراف مرحوم امام در اینکه در جریان دولت بازرگان اشتباه کردم، یکی از این موارد باشد. شاید بازرگان در آن شرایط خوب درک نشد."
دروغها و تهمتها در این چند خط آنقدر زیاد است و آنقدر سندهای متقن در رد این ادعاهای دروغین هست که باید یا در علم و آگاهی نویسنده شک کرد و یا اینکه قبول کرد قصد و غرضی در تخریب امام و تصمیمهای تاریخی او از سوی نویسنده و متاسفانه جماران وجود دارد.
اما امام کی و کجا درباره بازرگان اعتراف کردهاند که نویسندهی بیاطلاع چنین نتیجهای گرفته است که باید بهتر با او برخورد میشد؟ آخرین حرفی که امام درباره بازرگان گفتهاند در نامه عتاب آلود شش فرودین 68 به منتظری است که او را شایستهی رهبری ندانستند. حضرت امام در آنجا مینویسند:"والله قسم، من با نخست وزیرى بازرگان مخالف بودم ولى او را هم آدم خوبى مىدانستم"
امام نظرشان درباره بازرگان و نهضت آزادی را البته در نامهی 30 بهمن 66 به محتمشیپور، وزیر کشور وقت نیز اعلام کردند.
"در موضوع نهضت به اصطلاح آزادى مسائل فراوانى است که بررسى آن محتاج به وقت زیاد است. آنچه باید اجمالا گفت آن است که پرونده این نهضت و همینطور عملکرد آن در دولت موقت اول انقلاب شهادت مىدهد که نهضت به اصطلاح آزادى طرفدار جدى وابستگى کشور ایران به امریکا است، و در اینباره از هیچ کوششى فروگذار نکرده است؛ و حمل به صحت اگر داشته باشد، آن است که شاید امریکاى جهانخوار را، که هرچه بدبختى ملت مظلوم ایران و سایر ملتهاى تحت سلطه او دارند از ستمکارى اوست، بهتر از شوروى ملحد مىدانند. و این از اشتباهات آنها است."
در همین نامه حضرت امام تاکید میکنند بازرگان و نزدیکان همفکر او صلاحیت حضور در مسئولیتهای کشور را ندارند:"نهضت به اصطلاح آزادى صلاحیت براى هیچ امرى از امور دولتى یا قانونگذارى یا قضایى را ندارند؛ و ضرر آنها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تاویلهاى جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهکهاى دیگر، حتى منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است."
حالا باید دید جماران و نویسندهی آن چرا در پی ترمیم چهرهی بازرگان است در حالی که موضع امام نسبت به او شفاف است؟ اگر هم واقعا نویسنده و جماران اعتقاد به این دارند که امام اشتباه کرده است بهتر نیست بروند در قالب همان نشریات و رسانههای نهضت آزادی، امام را تخطئه کنند تا اینکه در ذیل نام امام، حضرت روح الله را تخریب کنند؟
نکتهی قابل تامل اینکه مشی مرحوم حاج احمدآقا در قبال بازرگان و نهضت آزادی همچون پدر بزرگوارش محکم در دفاع از دین وایستادگی در مقابل انحراف بود؛ امر قابل تقدیری که این روزها کمتر در بازماندگان از امام شاهد هستیم.
"بین خود و خدای خود رضایت کامل دارم که تمام تلاشم برای تقویت اسلام و نظام و امام بوده است و از این جهت در آرامش کامل بسر می برم... من در جهت مصلحت امام، به هیچ فرد و گروهی رحم نکردهام و خیلیها را در این راستا رنجاندهام که هنوز هم از این جهت ناراحت نیستم."(وصیت نامه حاج احمد آقا)
در ماجرای نهضت آزادی، هنگامی که عموی ایشان، آیت الله پسندیده نظراتی متفاوت دربارهی نهضت آزادی داشت، حفاظت از اندیشه و راه امام را بر روابط خانوادگی خود ترجیح داد و شجاعانه به دفاع از امام پرداخت:«اینها دل امام راحلمان را خون کردهاند و آدمهای بی دینی هستند که در قالب دین به اسلام و مسلمین ضربه میزنند.»(مجموعه آثار یادگار امام(ره)، جلد اول ص 632)
جالبتر آنکه نه تنها خود در مقابل انحراف نهضت آزادی میایستد بلکه عموی خود را نیز سفارش به این امر میکند:" «تقاضایم این است که شما در مقابل آنان بایستید و از آرمانهای امام دفاع کنید و از تمامی مصدقیها که امام آنان را مسلمان نمیدانست، تبری جویید و دل امام را شاد فرمایید."(مجموعه آثار یادگار امام(ره)، جلد اول ص 632)
با توجه به چنین اسناد متقن و غیر قابل انکاری آقایان مسئول جماران و نویسندهی یادداشت مذکور چگونه این انحراف آشکار و خیانت در حق اصول امام را میخواهند توجیه کنند؟ این ظلمی بزرگ در حق رهبر بزرگترین انقلاب قرن است که جهان را تحت تاثیر قرار داد و چشم دل بسیاری از مسلمانان در سرتاسر جهان را بیدار کرد.